«شبکه مخفی زنان» جدیدترین ساخته افشین هاشمی است که در دستهبندی آثار کمدی-تاریخی جای میگیرد.
محمدجواد فراهانی
«شبکه مخفی زنان» جدیدترین ساخته افشین هاشمی است که در دستهبندی آثار کمدی-تاریخی جای میگیرد. تیتراژ سریال در فضای کاری موشن کمیک ساخته شده که در آن معرفی بازیگرها و عوامل بر خلاف جریان مرسوم، با عناوینی نوآورانه نقش میبندد. این تمهید هر چند شاید در نگاه اول روند خواندن اسامی را کمی طولانیتر کند، اما ویژگی برجستهاش این است که مخاطب را به تماشای چند باره تیتراژ دعوت میکند؛ در برخی از موارد اسامیِ عوامل با یک توضیح کوتاه همراه میشوند که این موضوع، طنازی را نیز به ویژگیهای نوآورانهی گرافیکی تیتراژ اضافه میکند.
شروع سریال بیشتر به معرفی شخصیتها میپردازد؛ سریال در آغاز از دو کاراکتر اصلیاش یعنی میرزا محمودخان زنبورکچی (سیامک انصاری) و مدبرالملک (مهدی هاشمی) رونمایی میکند. آنچه در بازی این شخصیتها نهفته طنزی بر پایه اغراقهای نمایشی و حرکتی توام با طنز کلامی است. معرفی میرزا محمود و بیان مهمترین دغدغه ذهنی او، یعنی پسردار شدن، از همان وهله اول با یک خواب همراه میشود و فیلمنامه در بیان اهمیت این موضوع موقعیتهایی را فراهم میکند که میرزا محمود کمبود بیشتری را در خود احساس کند. مثل موقعیتی که او با یک پیرمردِ صاحب نُه فرزندِ پسر در اداره ثبت احوال طرف میشود و از پیرمرد راز این کار را جویا میشود.
از سوی دیگر معرفی مدبرالملک با یک فضاسازی قابل تامل همراه است. فضاسازی متاثر از هدایت دقیق افشین هاشمی و کار گروهیِ دقیق فیلمبردار و طراح صحنه. در این صحنهی بهخصوص، دوربین از پشت پرده نمایش شروع به حرکت میکند و پس از یک حرکتِ تقریبا آهسته طولی، خودش را از روی وسایل جلو کشیده و در پسزمینه لوکیشن از بازیگر اصلی رونمایی میکند. مدبرالملک که از تشکیل جمعیت نسوان ترسیده، میرزا محمود را فرامیخواند تا از او به عنوان نیروی نفوذی در جمعیت استفاده کند. دلیل انتخاب میرزا محمود توسط مدبرالملک نیز در دو نکته قابل بررسی است؛ ابتدا رفاقت قدیمی او با میرزا محمود و بعد شناخت او نسبت به نحوه مواجههای که میرزا محمود در برابر زنان دارد. البته هنوز علت ترس مدبرالملک از جمعیت نسوان مشخص نیست و برای فهمیدن آن باید منتظر قسمتهای بعدی ماند.
اما پس از پایان قسمت دوم، سریال چه چیزی را نوید میدهد و چه مسائلی میتوانند مخاطب را برای ادامه با خود همراه کنند؟ تا اینجا از دو شخصیت دلبرجان و افسر آریو نام برده شده که هنوز هیچکدام وارد سریال نشدهاند. با توجه به صحبتهایی که مدبرالملک و یاور مُشار درباره دلبرجان کردهاند، ورود او به داستان و ماجراهایش میتواند جذاب باشد. از طرفی میرزا محمود در صحبت با جگرکی محل از بابت اینکه ردشان را نزنند ابراز نگرانی میکند. این موضوع که او از چه چیزی میترسد یکی دیگر از بخشهای تعلیقزای دو قسمت ابتدایی است. این موارد را اضافه کنید به کنجکاویای که داستان در خصوص ربایندگان میرزا محمود ایجاد کرده است. https://cinemaideal.ir/vdci.yarct1awpbc2t.html