سیدعلی هاشمی کارگردان تئاتر و سینما با انتشار ویدئویی از پشت صحنه سریال سیاوش در صفحه اینستاگرام خود نوشت: در ماه آخر فیلمبرداری سریال سیاوش مجبور شدیم کار رو دوگروهِ کنیم تا سریال به فورس زمانی پخش برسه، من کارگردان گروه دو شدم (البته هرگز اسمم در تیتراژ نخورد، جالبه که در حین فیلمبرداری همین گروه دو کرونا گرفتم و تا دم مرگ رفتم !!!)، یک شب سکانسی رو باید فیلمبرداری میکردیم که سیاوش (با بازی میلاد کیمرام) در غسالخونه ، بدن پدرش رو (با بازی خسرو شهراز عزیز) میشست، خب طبیعتا نمیشد بریم در یک غسالخونه واقعی کار کنیم به همین دلیل در بیمارستان عمل دکور زدیم و اونجا فیلمبرداری کردیم.
.
آقای شهراز باید روی سنگ میخوابید، یادمه که حتی برای من که باید پشت مانیتور مینشستم خیلی سکانس سختی بود و کل گروه هم داغون بودن، چند بار از خسرو شهراز معذرت خواهی کردم که مجبور بود در این فضا باشه، اون که اینقدر نازنینِ که میگفت این چه حرفیه، میلاد اما بالاخره اومد و رفت توی فضا قرار گرفت، اینقدر فضا سنگین بود که گفتیم زود فیلمبرداری رو شروع کنیم، برداشت اول رو گرفتیم اما به مرور میدیدم که میلاد داره داغون میشه، حس کردیم که هنوز پلان کم داریم و باید از زاویه دیگهای هم بگیریم، میلاد چند دقیقهای وقت خواست، شروع کرد به گریه کردن، این لحظهی بین دو پلان اون شبه، من که پدرم فوت کرده بود و این حال رو از سر گذرونده بودم میفهمیدم میلاد داره چی میکشه، اون شب میلاد برای اون سکانس خورد شد و مطمئنم این سکانس تا مدتها میلاد کیمرام رو آزار داده، واقعا اون شب دلم نمیخواست جاش باشم ، ولی اون لحظههای میلاد بسیار برام قابل احترام بود...
https://cinemaideal.ir/vdcebo8oijh8x.9bj.html
.
آقای شهراز باید روی سنگ میخوابید، یادمه که حتی برای من که باید پشت مانیتور مینشستم خیلی سکانس سختی بود و کل گروه هم داغون بودن، چند بار از خسرو شهراز معذرت خواهی کردم که مجبور بود در این فضا باشه، اون که اینقدر نازنینِ که میگفت این چه حرفیه، میلاد اما بالاخره اومد و رفت توی فضا قرار گرفت، اینقدر فضا سنگین بود که گفتیم زود فیلمبرداری رو شروع کنیم، برداشت اول رو گرفتیم اما به مرور میدیدم که میلاد داره داغون میشه، حس کردیم که هنوز پلان کم داریم و باید از زاویه دیگهای هم بگیریم، میلاد چند دقیقهای وقت خواست، شروع کرد به گریه کردن، این لحظهی بین دو پلان اون شبه، من که پدرم فوت کرده بود و این حال رو از سر گذرونده بودم میفهمیدم میلاد داره چی میکشه، اون شب میلاد برای اون سکانس خورد شد و مطمئنم این سکانس تا مدتها میلاد کیمرام رو آزار داده، واقعا اون شب دلم نمیخواست جاش باشم ، ولی اون لحظههای میلاد بسیار برام قابل احترام بود...
https://cinemaideal.ir/vdcebo8oijh8x.9bj.html
cinemaideal.ir/vdcebo8oijh8x.9bj.html