موضوع فروش یکجای سینما پارس این مساله را متذکر میشود که مدیریت سینمایی کشور میتواند یکبار برای همیشه به این مساله وارد شود و با در دست گرفتن زمام تولیت این اماکن متروکه، آنها را به ناوگان سینمایی کشور بازگرداند.
خبر فروش سینما پارس به سوژه داغ این روزهای سینمای ایران تبدیل شده است. خبری که با واکنشهای بسیاری مواجه شده و اندوهی را در آستانه سال نو برای سینمادوستان و به ویژه کسانی که با این سینما خاطره دارند، برانگیخته است.
سال گذشته بود که سینما عصر جدید نیز به چنین وضعیتی گرفتار آمد و موج مهیبی از اظهارتاسفها را به خود دید. قبل از آن نیز سینما بولوار چنین وضعیتی را تجربه کرد و امروز هم سوژه سینما پارس حسابی داغ است. همه این سینماها، به دلیل مستهلک بودن، سالها از نظر اقتصادی راکد ماندهاند و درنتیجه، صاحبان این اماکن، تصمیم گرفتند تا در شرایطی که هیچ آیندهای برای سینماهای خود متصور نیستند، نسبت به فروش آنها اقدام کنند.
این مساله در حالی تکرار میشود که مدیران سینمایی تقریبا در تمام این غائلهها سکوت کردند و ترجیح دادند اظهارنظری نکنند. رویکردی که دستکم در سالهای گذشته دیده شده و ظاهرا نباید از آن متعجب شد اما واکاوی این تعطیلیها و تحلیلی که میتوانیم نسبت به آن داشته باشیم، این مهم را اثبات میکند که مدیران سینمایی و نهادهای تابعه آنها میتوانند برای در دست گرفتن زمام این سینماها، وارد گود رقابت شده و نسبت به انتقال کاربری این اماکن اقدام کنند.
هماکنون بیشتر از ۱۰ سینما به وضعیت سینما پارس دچار هستند که ازجمله آنها میتوان به عصر جدید، شهر قشنگ، ایران، روشن، کریستال، آسیا، البرز، رادیوسیتی، متروپل، شیرین، رکس و... اشاره کرد. این ظرفیت، بهخوبی میتواند در اختیار دولت درآمده و بهعنوان سینماهای دولتی، به ناوگان سینمایی کشور افزوده شود. در سالهای اخیر، بخش خصوصی تقریبا عهده دار همه موارد راهاندازیهای سینمایی کشور بوده که در مجتمعهای تجاری، پردیسهای چندسالنه راهاندازی شدند. با توجه به تعدد این مجتمعها، طبیعتا بخش خصوصی رغبتی برای خریداری سینماهای قدیمی و راهاندازی مجدد آنها ندارد بنابراین فرصتی برای ورود مراجع سینمایی دولتی است، چراکه این اماکن یا توسط افرادی برای انواع دیگر تجارت خریداری میشوند و یا همینگونه متروکه و بلااستفاده باقی میمانند. چارهای نیست جز اینکه بخشی از ناوگان با خریداری، ترمیم و تجهیز سینماهای قدیمی تامین شود
در چشمانداز اولیه، سینمای ایران باید به تعداد ۱۰۰۰ سالن و در گام بعد، ۲۰۰۰ سالن برسد. رسیدن به ۱۰۰۰ سالن، تقریبا قطعی است و با پیشرفت وضعیت فعلی و افتتاح مجتمعهای تجاری، سینمای ایران احتمالا تا پایان سال آینده و یا ابتدای سال ۱۴۰۵ موفق خواهد شد تا به این محدوده برسد. اما برای رسیدن به ۲۰۰۰ سالن، باید برنامهریزی درست و هوشمندانهای در نظر داشت و دیگر نمیتوان تنها به ظرفیت مجتمعهای تجاری بسنده کرد.
این دایره بسته چارهای باقی نمیگذارد جز اینکه بخشی از ناوگان با خریداری، ترمیم و تجهیز سینماهای قدیمی تامین شود. در یکدهه گذشته موسسه بهمن سبز، اتفاقهای خوبی را در زمینه نوسازی و تجهیز سینماهای خود در سراسر کشور به انجام رساند که حرکت بزرگی در این عرصه بود و سبب شد تا آمار مخاطبان این سینماها افزایشی جدی پیدا کند. اکنون نیاز است که وضعیت سینماهای متروکه با سیاستی اینچنینی تغییری جدی پیدا کند و این زخم، یکبار برای همیشه ترمیم یابد.
برخی از این سینماها، سالهای متمادی است که در انتظار مشتری به سر میبرند. از آنجایی که مالکان این سینماها، تماما افرادی آشنا با سازوکارهای سینمایی هستند بنابراین مدیریت دولتی در موضوعاتی مانند مبلغ خرید یا حتی سهیم کردن این افراد در سازه جدید، مشکل چندانی نخواهد داشت و تنها یک عزم و برنامه دقیق نیاز است تا با روشن شدن تکلیف نهایی این سینماها، هم در راستای علمی محقق شدن ۲۰۰۰ سالن سینما حرکت کنیم و هم دغدغهمندی بخش عظیمی از مردم که از متروکه شدن این سینماها ناراحت هستند پوشش داده شود.
بنابراین یکی از رسالتهای مهم سازمان سینمایی برای سال جدید، حرکت در این مسیر زیرساختی مهم است. مسیری که نیاز به بودجه هنگفتی نداشته و میتوان با برنامهریزی درست، زمینه عملیاتی شدن این حرکت بزرگ را محقق کرد.