۰
plusresetminus
درباره «ملاقات خصوصی»

ملودرامی تلخ امیدوارکننده

بخش مهمی از تولیدات سالیانه سینمای جهان را فیلم های عاشقانه ای تشکیل می دهند که قواعد و مولفه های ژانر ملودرام در تاروپود آن نفوذ کرده است.
ملودرامی تلخ امیدوارکننده
در سینمای ایران که ژانر غالبش ملودرام به حساب می آید، گه‌ گاه ملودرام های عاشقانه نیز به چشم می خورد که «ملاقات خصوصی» ساخته امید شمس یکی از تازه ترین آنها است که پس از نمایش موفق در جشنواره فیلم فجر، در اکران عمومی نیز موفق ظاهر شده و با توجه به تلخی سوژه اش به فروشی سی میلیارد تومانی دست یافته است.

شمس که «ملاقات خصوصی» نخستین فیلم بلند سینمایی اش پس از چندین فیلم کوتاه به حساب می آید، قصه خود را با تمرکز روی قهرمانش پروانه آغاز کرده و تماشاگران خود را با او همدل و همراه می کند. کاری که یک فیلمنامه شخصیت محور مقید به انجامش بوده و شمس هم آن را به درستی به کار بسته است. ارتباط پروانه با پسرک کم سن و سال همسایه که در سکانس نخست روی آن تاکید شده، به نوعی کاشت اطلاعات محسوب می شود که به کار یک سوم پایانی آن می آید.

تماس هایی که از زندان با پروانه از طرف دوست و هم بند پدرش گرفته می شود، موتور حرکت قصه به حساب می آید که عشقی را رقم زده و قصه را به نقطه عطف نخست (رفتن پروانه به زندان برای ملاقات با فرهاد)، می رساند. به موازات آن، داستانک دیگری نیز با محوریت فرهاد شکل گرفته که در زندان می گذرد و به رابطه او با گروه خلافکار کامران می پردازد. در این بخش، اطلاعات زیادی به تماشاگر داده شده و با تعدادی از شخصیت های مکمل فیلم از جمله ایرج پدر پروانه و ایمان آشنا می شویم که این دومی در نیمه میانی کار نقش مهمی به عهده می گیرد.

ازدواج فرهاد و پروانه، نقطه عطف دوم را شکل می دهد که قصه را به سمت و سوی تازه ای برده و گره های جذابی به قصه می زند که تماشاگر را تا آخر همراه خود می کند. شخصیت های محوری ملاقات خصوصی (پروانه و فرهاد) با وجود بهره گیری از کلیشه ها، خوب و باورپذیر از کاردرآمده اند. درست برخلاف برخی شخصیت های فرعی همچون: ایرج و کامران که تیپیک از آب درآمده و جذابیت چندانی ندارند.

پریناز ایزدیار که یکی از انتخاب های همیشگی و البته امتحان پس داده فیلمسازان جوان در ملودرام های اجتماعی محسوب می شود، باورپذیری خوبی به پروانه بخشیده و حس همذات پنداری تماشاگر را برمی انگیزاند. هوتن شکیبا نیز تلاش زیادی برای خلق فرهاد عاشق پیشه که تضادهای درونی فوق العاده ای هم دارد، نسبتا موفق نشان داده و چند لحظه درخشان در بازی اش به چشم می خورد.

امید شمس در نخستین تجربه کارگردانی خود، موفق نشان داده و فیلم، کارگردانی شسته رفته ای دارد. سکانس های داخل زندان نیز با وجود آن که نمونه های بسیار زیادی در فیلم های سینمایی سال های اخیر دارد، سروشکل متفاوت تری داشته و از باورپذیری خوبی برخوردار است. پایانی هم که شمس برای ملاقات خصوصی انتخاب کرده، پایانی مناسب و در عین حال امیدوارکننده است که از تلخی مداوم فیلم اندکی می کاهد.

منصوره بسمل https://cinemaideal.ir/vdca.onyk49n0o5k14.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما