اگر بخواهیم سینمای ایران را از باب سینماگر مولف مورد کنکاش قرار دهیم، بدون هیچ تردیدی به نام «مسعود کیمیایی» می رسیم که در سال های پایانی دهه چهل همراه با سینماگرانی همچون: داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی و ناصر تقوایی و مدتی کوتاه پس از ابراهیم گلستان و خشت و آینه اش، موج نوی سینمای ایران را بنیان گذاشتند.
کیمیایی که امروز هشتاد ساله می شود، در سی فیلم بلند سینمایی خود از اِلمان های مشترکی سود جسته و با تکیه بر عناصری همچون: قهرمان، عدالت طلبی و ... قصه های جاندار و جذابی را روانه پرده نقره ای سینما کرده است.
او در زمره کارگردان هایی قرار دارد که سینما را از خود سینما و خیره شدن به فیلم های کلاسیک یاد گرفته و آن را با مفاهیم بنیادینی همچون: عدالت اجتماعی و رفاقت پیوند زده است. او که با سینمای وسترن خو گرفته و بزرگ شده، همواره نگاه ویژه ای به قهرمان در فیلم هایش داشته و از تقابل آنها با ضدقهرمان، درام های درخشانی را خلق کرده است.
از قیصر در برابر برادران آب منگل، سید و قدرت مقابل ماموران پلیس شاهنشاهی، نوری سرب در برابر صهیونیست های انجمن هاگانا و این آخری فضلی فیلم خون شد که با آمدنش به خانه پدری بار دیگر همه اهل خانه را گرد هم جمع کرد.
کیمیایی برخلاف بسیاری از کارگردان های سینمای ایران، همواره نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی و جریان های روز جامعه موضع گیری داشته و آگاهانه به سراغشان رفته است. در گوزن ها یکی از شخصیت های اصلی فیلمش را یک چریک انتخاب کرده که تیغ سانسور هم نتوانسته جلوی انتقال مفهوم مورد نظر کیمیایی را بگیرد. همان طور که در سفر سنگ به نوعی وقوع انقلاب سال پنجاه و هفت را پیش بینی کرده است.
او در اعتراض هم به سمت سینمای سیاسی و مولفه های آن رفته و به واسطه یکی از شخصیت هایش با بازی پولاد کیمیایی، نقبی هم به ماجرای هیجده تیر هفتاد و هشت می زند. کاری که به شکلی دیگر در سلطان و ضیافت هم انجام داده و اشاره هایی به شکل گرفتن طبقه ای ثروتمند متکی بر دلالی و پولشویی می کند.
کیمیایی تعمدا از تعدادی نشانه در تمامی آثارش بهره می گیرد که همین موضوع هم به دستاویزی برای نقدهای تند و تیز و گاه بسیار مغرضانه عده ای از اهالی رسانه تبدیل شده است. این در حالی است که نشانه هایی همچون: چاقو و کلاه در دنیای فیلمساز شکل گرفته، جای خود را پیدا کرده و مخاطب آن را در این جهان ساخته شده توسط فیلمساز باور می دارد.
مسعود کیمیایی که این روزها فیلم سینمایی «خائن کشی» را در نوبت اکران دارد، همچنان در هشتاد سالگی عشق کودکی اش به پرده نقره ای را همچنان حفظ کرده و علاقمندان پروپاقرصی دارد که برای تماشای آخرین ساخته سینمایی اش به انتظار نشسته اند.
س.محمدپور