امیر ژوله در مقام نویسنده فیلمنامه، تلاش کرده تا از قصه ای نه چندان تازه کمدی قابل تحملی خلق کند که در این مسیر چندان موفق نشان نداده است. در عین حال، به نظر میرسد که محصول نهایی تفاوت زیادی با فیلمنامه اولیه داشته و تنها کافی است که تماشاگر به عنوانبندی پایانی و به خصوص قسمت مربوط به بازیگران و نقشهایشان مراجعه کند!
منصوره بسمل
سینمای ایران در سالهای اخیر توجه ویژهای به سینمای کمدی نشان داده تا جایی که کمتر نمونه ای از این حیث در سینمای جهان یافت می شود! جالب اینکه تعدادی از آنها با وجود آن که فروش بالایی هم برایشان تصور می شد، با شکست نسبی در اکران مواجه شده اند که «ملاقات با جادوگر» ساخته حمید بهرامیان یکی از شاخصترین آنها محسوب میشود.
امیر ژوله در مقام نویسنده فیلمنامه، تلاش کرده تا از قصه ای نه چندان تازه کمدی قابل تحملی خلق کند که در این مسیر چندان موفق نشان نداده است. در عین حال، به نظر میرسد که محصول نهایی تفاوت زیادی با فیلمنامه اولیه داشته و تنها کافی است که تماشاگر به عنوانبندی پایانی و به خصوص قسمت مربوط به بازیگران و نقشهایشان مراجعه کند!
«ملاقات با جادوگر» با قرار ملاقات دو کارتل خرید و فروش کوکایین و کلاهبرداری از سوی یکی از طرفین معامله کلید زده شده و سپس با ورود سارا یکی از سه شخصیت محوری فیلم به ایران گره میخورد. در همان سکانس فرودگاه نیز چند شوخی براساس قاعده تضاد شکل میگیرد که نسبتا خوب از کار درآمده است. با خروج سارا از فرودگاه و همراه شدنش با حوری به عنوان راننده تاکسی، قصه با ریتم مناسبی ادامه پیدا کرده و تماشاگر را با مساله قهرمان خود آشنا میکند. یافتن کلاهبرداری به اسم عطا که در آمریکا لطمه مالی و اعتباری سنگینی به او و خانوادهاش وارد کرده و حال سارا به دنبال راهی برای جلوگیری از یک فاجعه حقوقی میگردد.
در سمت دیگر ماجرا، آرش پسر یکی از مدیران صاحب نفوذ دولتی قرار دارد که برای رفتن از ایران و اقامت در آمریکا به هر دری میزند. او که از دست پدرش به تنگ آمده در خانه خود مهمانی بزرگی برای ریختن آبروی پدرش میگیرد که نقطه اول فیلمنامه هم در همین جا رقم میخورد. آشنایی سارا با آرش و اینکه هر دو طرف میتوانند به یکدیگر برای رسیدن به هدف کمک کنند. سوء تفاهم یکی از راههای خلق شوخی در آثار کمدی است که در این فیلم نیز شاهد آن هستیم. عشقی که از طرف آرش شکل گرفته و سارایی که علاقهای به آن ندارد و بخش مهمی از قصه نیز با تکیه بر آن پیش میرود.
با ورود عطا، داستان شکل متفاوتتری به خود گرفته و ذهن تماشاگر خود را به سمت آثاری میبرد که براساس رودست زدن شخصیتهای اصلی به یکدیگر پیش میروند. اتفاقی که در یک سوم پایانی ملاقات با جادوگر نیز به شکلی رخ داده و با ریتمی سریع به سمت پایانبندی میرود. جایی که براساس قواعد و کلیشههای آشنا قصه جمع و جور شده و سرنوشت شخصیتها نیز مشخص میشود. ضمن اینکه صحنه پایانی هم به گونهای شکل گرفته تا فضا برای ساخت سری دوم فیلم مهیا باشد. هر چند که با این فروش ده میلیارد تومانی ساخت قسمت دوم آن امری بعید به نظر می رسد!
به لحاظ شخصیتپردازی، ژوله براساس کلیشه ژانر کمدی پیش رفته و تیپ و تیپ- شخصیت خلق کرده که البته محصول نهایی میتوانست بهتر از اینها از کار دربیاید. با این حال مثلث آرش، سارا و عطا در شکل دادن به قصه و پیشبرد آن موفق بودهاند که مکملهایی همچون: توفیق و حوری را کنار خود داشتهاند. به ویژه توفیق که چند شوخی جذاب را همراه با آرش در پرده نخست فیلم خلق کردهاند. در عین حال، «ملاقات با جادوگر» ریتم مناسبی داشته و تماشاگر خود را چندان خسته نمیکند که میتوان آن را جزو نقاط قوت کار بهرامیان در مقام کارگردان به حساب آورد.
«ملاقات با جادوگر» در میان خیل کمدی های ساخته شده در سال های اخیر، کمدی متوسط الحالی است که در جلب نظر مساعد تماشاگران خود چندان موفق نبوده و به سرعت هم فراموش می شود.