محمد خزاعی، در حالی حدود چهارمین ماه سکانداری خود بر سینما را پشت سر میگذارد که کم با حاشیه دست به گریبان نشده؛ هرچند در پاسخ به انتقادها ترجیحش بیشتر بر سکوت بوده است. او که هنوز نتوانسته احیاء شورای عالی سینما را عملی کند، این روزها در تدارک برگزاری جشنوارهای است که ۱۰ سال قبل خودش دبیر آن بود.
به گزارش ایسنا، حدود ۱۲۰ روز از حضور محمد خزاعی بر مسند مدیریت سازمان سینمایی میگذرد و او در این مدت بیشتر مهرههای خود را در بخشهای مختلف از موسسههای وابسته تا شوراها انتخاب و منصوب کرده است. یکی از مهمترین کارهایی که خزاعی در تلاش بود هر چه سریعتر اتفاق بیفتد و حتی به نظر میرسید گفتوگو با رسانهها هم به قطعی شدن آن منوط شده است، احیاء شورای عالی سینما بود؛ شورایی که در سال ۱۳۹۵ بنا به گفتهی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی (علی جنتی) منحل شد چرا که راهاندازی آن از اساس اشتباه دانسته میشد.
احیاء این شورا یکی از رویکردهای خبری روزهای ابتدایی فعالیت خزاعی در سازمان سینمایی بود و وعده داده شد که نخستین جلسه با حضور رییس جمهوری در آذرماه برگزار میشود. آذر تمام شد و اتفاقی نیفتاد. پس از آن مدیر روابط عمومی و مشاور رییس سازمان سینمایی در یک برنامهی تلویزیونی اعلام کرد که «در دیماه براساس برنامهریزیهای انجام شده، شاهد برگزاری اولین جلسه شورای عالی سینما با حضور آیتالله رییسی خواهیم بود.» اما دیماه هم تمام شد و هنوز خبری از جلسه نیست.
پیش از ادامهی بحث، باید به این نکته اشاره شود که ابتدا قرار بود گزارش پیشرو در روزهای پایانی آذر ماه منتشر شود تا مروری باشد بر مدیران منصوب شدهی سازمان سینمایی و اتفاقهای مهم سه ماه اول مدیریت جدید، که با اعلام تعویق جلسهی نخست شورای عالی سینما، گزارش ایسنا هم به پایان دیماه موکول شد تا نتیجهی جلسهی احیاء شورای عالی در آن درج شود اما از آنجا که فعلا اتفاقی نیفتاده، بر مهمترین اتفاق این روزهای سینما یعنی جشنواره فجر و نیز انتصابهای رییس سازمان سینمایی مروری خواهیم داشت.
ماه بهمن فرارسیده و به روزهای پرتکاپوی جشنواره فجر نزدیک میشویم که از قضا امسال از چند جنبه با دورهای خاص روبهرو هستیم؛ نخست آنکه به چهلمین دورهی جشنوارهی فجر رسیدهایم و توقعها از دورهای که عدد آن نشانگر کمال و پختگی است، بالاتر از هر زمانی است؛ دوم آنکه هنوز در دوران پاندمی هستیم و اگرچه با واکسیناسیون گسترده، شرایط نسبتا ایمنتری در مقایسه با سال قبل پیشبینی میشود، اما گسترش سویهی اُمیکرون سبب بروز نگرانیهای زیادی شده که در قالب توصیه و اخطار گوشزد میشود، و سوم آنکه این دوره از جشنوارهی فیلم فجر اگرچه به دبیری مسعود نقاشزاده برگزار میشود، اما به نظر میرسد بیشتر، جشنوارهی "محمد خزاعی" است؛ چهره آرام و خوشنام عرصه رسانه و سینما در دو دهه گذشته که جشنوارهی پیش رو، به نوعی متفاوتترین سنگ محک برای مدیریت او در سینما محسوب میشود.
البته باید یاداوری کرد که خزاعی پیشتر با عناوین مختلف در جشنواره فجر حضور داشته، مثلا سال ۱۳۸۳ در بیستوسومین دورهی جشنواره با فیلم «پشت پرده مه» نامزد دریافت بهترین فیلم بود و در دورههای دیگر با تهیهکنندگی فیلمهایی همچون «امپراتور جهنم» و «به وقت شام» در این رویداد حضور داشت.
این تهیهکننده سابق و مدیر فعلی سینما، سال ۱۳۹۰ در مقطعی حساس دبیر سیامین دوره جشنواره فجر شد. آن زمان بهجز اینکه هنوز التهابهای سیاسی به نحوی ادامه داشت، تنها چند ماه پیش از شروع جشنواره، خانه سینما بسته شد و یک دعوای اساسی در سینما به راه افتاده بود. با وجود همه حاشیهها، چهرههایی همچون علی رفیعی و حمید نعمتالله عضو هیات انتخاب و داود رشیدی، یدالله صمدی، داود میرباقری، علیرضا رییسیان، مجید انتظامی و احمدرضا معتمدی عضو هیات داوران جشنوارهی بینالمللی سال ۹۰ شدند و خزاعی جشنواره را با شعار «اخلاق - آگاهی - امید» برگزار کرد و برای استقبال از عوامل فیلمهای حاضر در جشنواره، فضایی به نام «کوچه انقلاب» راه انداخت. دبیر جشنواره در آن سال یک حاشیه مهم سینمایی هم در جشنواره داشت که آن هم فیلم «قلادههای طلا» خودش بود. او میخواست این فیلم را در بخش مسابقه شرکت دهد ولی وقتی دبیری را پذیرفت، برای جلوگیری از هرگونه شائبه، آن را از داوری در تمام بخشها خارج کرد. «قلادههای طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی در هشتمین روز جشنواره فجر، حوالی ساعت یک بامداد در برج میلاد و در فضایی خاص نمایش داده شد تا «ملتهبترین شب زندگی خزاعی تا آن تاریخ سپری شود.»
نشست خبری سیامین جشنواره فجر
او حالا پس از ۱۰ سال در جایگاهی قرار گرفته که باید به فکر سامان دادن جشنوارهای باشد که جنجالهایش چند هفته زودتر آغاز شدند و البته این تنها حاشیهی این هفتههای خزاعی نبوده؛ زیرا او در این مدت جدا از اتفاقهای مربوط به جشنواره امسال، مثل استدلالهای پربحث حذف فیلم «قاتل و حشی» از جشنواره و رد شدن برخی فیلمها توسط هیات انتخاب، درگیر ماجرای فیلمهای دارای پروانهی نمایش و بررسی مجدد یا توقیف غیررسمی آنها نیز شده است.
از جشنواره که بگذریم، بد نیست نقبی بزنیم به اتفاقها و تصمیمهایی که کمی عقبتر اجرایی شدند. رییس سازمان سینمایی در همان سه ماه ابتدایی شروع کار خود، تقریبا تمام مدیرانش را منصوب کرد و تیم جدید مدیریتی در سازمان سینمایی به طور کامل مستقر شد. در این بین مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، موزه سینما و فیلمخانه ملی ایران سه مجموعهی مهمی هستند که در مدیریت آنها نغییری ایجاد نشد و البته براساس صحبتهایی که خراعی در اختتامیهی جشنواره سینما حقیقت داشت و نیز مسئولیتهای سپرده شده، به نظر میرسد احتمال کمی برای جابهجایی محمد حمیدیمقدم وجود داشته باشد.
خزاعی اگرچه خودش از اهالی سینماست و حضورش در این پُست، بسیاری از سینماگران را در مقایسه با گزینههای دیگر راضی نگه داشته بود، اما تقریبا انتخابها و انتصابهایش یا شاید هم بیشتر آنهایی که با اسم و امضای او پست گرفتند، با حاشیه همراه بودند. این حاشیهها گاهی فقط در حد یک تیتر و نقدهای رسانهای در فضای مجازی بوده، گاهی در حد اظهارات تند برخی سینماییها در دیدار با مسئولان از جمله با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، گاهی هم در حد خط و نشان کشیدن همان افرادی که مسئولیت به آنها داده شده و چندی قبل به صورت کاملا علنی با ابراز ناامیدی از وضعیت آینده سینما نمود پیدا کرده است.
خزاعی در یکی از اولین تغییرات مدیریتی خود که کم حاشیه نداشت، به سراغ بنیاد سینمایی فارابی رفت و یک روز پس از آنکه محمدمهدی اسماعیلی (وزیر ارشاد) یک هیات امنا جدید و متفاوت را برای این بنیاد برگزید، سیدمهدی جوادی را به جای علیرضا تابش به عنوان مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی منصوب کرد؛ مدیری که در بدو کارش نه یک اقدام سینمایی بلکه درز خبری درباره اقدام به ساخت یک سازهی غیرمجاز در بنای ثبت ملی شدهی بنیاد فارابی او را خبرساز کرد. البته جوادی صحت جزئیاتی را که در خبرها منتشر میشد، تایید نکرد.
در ادامهی تغییر مدیران سینمایی، خزاعی سراغ انجمن سینمای جوانان رفت؛ جایی که سید صادق موسوی پنج سالی بود که در آنجا مدیریت میکرد. رییس سازمان سینمایی در اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه تهران در واکنشی اعتراضی به پخش تیزرهای متعدد از «مکان» برگزاری جشنواره، پشت تریبون رفت و بابت این کار با صراحت و بهتندی از موسوی انتقاد کرد. حدود دو هفته بعد، موسوی از انجمن برکنار و مهدی آذرپندار - مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه - ابتدا سرپرست و مدتی بعد رییس انجمن شد. این انتصاب در فضای مجازی و بویژه از سوی فعالان حوزهی فیلم کوتاه بدون واکنش و انتقاد نماند.
اما بعد از آنکه موسوی از انجمن سینمای جوانان رفت، شاید برخی تصور میکردند که او بهخاطر آنچه در اختتامیه رخ داد، برکنار شده؛ در حالی که موسوی چندی بعد به عنوان مدیرکل دفتر امور جشنوارهها و همکاریهای بینالملل سازمان سینمایی منصوب شد. این انتصاب پس از منحل شدن ناگهانی جشنواره جهانی فجر که خودش به تنهایی حاشیه و جنجال زیادی به پا کرد، تا اندازهای بحثبرانگیز بود، بویژه آنکه فهرست ماموریتهای درنظرگرفته شده برای موسوی قابل تأمل است.
رییس سازمان سینمایی ابتدای آذرماه هاشم میرزاخانی را به جای مجید مسچی مدیرعامل موسسه سینما شهر کرد؛ جایی که مسچی بیش از یک دهه در آنجا مدیریت کرده بود. همچنین معرفی مسعود نقاشزاده به عنوان دبیر دورهی چهلم جشنواره فیلم فجر و کامران ملکی به عنوان مشاور رییس سازمان در امور صنفی از دیگر احکام خزاعی در شروع کار خود بود.
اما مهمترین انتصابها در سازمان سینمایی به معاونت ارزشیابی و نظارت برمیگشت که تمام پروسهی صدور مجوز برای ساخت و نمایش فیلمها در آنجا اتفاق میافتد. در این مورد محمد خزاعی حبیب ایلبیگی را جایگزین سعید رجبی فروتن کرد که در بیشتر روزهای حضورش در این معاونت به اجبار یا به دلخواه سکوت را به اظهارنظر رسمی ترجیح میداد. انتخاب ایلبیگی که سابقهی حضور در این جایگاه را در دوران ریاست حجتاله ایوبی در سازمان سینمایی داشت، با واکنشهای متعددی همراه بود که در فضای شخصی یا دیدارهای رسمی با مدیران از سوی سینماگران بروز داده شد.
البته پیش از آنکه خبر انتصاب ایلبیگی در این سمت منتشر شود، خزاعی برای هفت عضو شورای پروانه ساخت حکم زده بود و سیدضیاء هاشمی، علیرضا معاف، پرویز شیخطادی، سعید مستغاثی، محمدرضا هنرمند، پژمان لشگریپور و سید محمد حسینی را به عنوان اعضای جدید شورای پروانه ساخت آثار سینمایی منصوب کرد.
چند روز بعد هم با پیشنهاد رییس سازمان سینمایی و حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حجت الاسلام والمسلمین محمد قمی - رئیس سازمان تبلیغات اسلامی-، محمدحسین نیرومند - مشاور هنری و سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی-، بیژن نوباوه -نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی-، پژمان لشگریپور -تهیهکننده سینما و نماینده شورای پروانه ساخت- ، پرویز شیخ طادی - کارگردان سینما -، سعید مستغاثی -منتقد-، نویسنده و نماینده شورای پروانه ساخت، رضا شاکری -از مدیران سازمان صداوسیما -، جواد رمضاننژاد -رییس مرکز سیما فیلم - و سهیلا صادقی -استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران - به عنوان اعضای جدید شورای پروانه نمایش آثار سینمایی منصوب شدند.
اگرچه مدت زیادی از فعالیت این دو شورا با حضور اعضای جدید نگذشته، اما خودشان از حاشیهسازهای چند وقت اخیر سینما بودند. بیژن نوباوه اندکی بعد از گرفتن حکم در شورای پروانه نمایش از توقیف ۳۰ فیلم دارای مجوز به دلیل"مسئلهدار" بودن خبر داد و تهدید کرد که اگر این فیلمها نمایش داده شوند وزیر فرهنگ را به مجلس میکشاند و نیز اگر این روند ادامه پیدا کند دیگر در جلسههای شورای پروانه نمایش شرکت نمیکند. این صحبتهای نوباوه در تقابل با سیستمی که به او حکم عضویت در یکی از مهمترین شوراهایش را داده بازتاب زیادی داشت و با انتقادهای زیادی هم همراه بود. در فاصلهای کم، سعید مستغاثی، عضو هر دو شورای پروانهی ساخت و نمایش، در گفتوگویی اظهار کرد که «بیش از ۹۰ درصد از تولیدات سالانهی سینمای ایران زیر خط استاندارد «سینمایی» قرار دارد.» او اعضای شورای پروانه نمایش را اهل نرمش، تساهل و تسامح با فیلمها معرفی کرد و معتقد بود تا جایی که یک فیلم واقعاً فاجعه نباشد از آن جلوگیری نمیکنند.
این نوع اظهارات به فاصله کوتاهی از هم درباره سینما، نگرانیهایی را در میان کسانی که متقاضی ساخت فیلم یا نمایش آثارشان بودند به وجود آورد، بویژه آنکه فیلم «گشت ۳» به کارگردانی سعید سهیلی با تاخیر روانهی پردهی سینماها شده بود و از سوی دستاندرکاران این فیلم شنیده میشد که نگرانی و احتیاطهایی بابت اکران آن در روزهای شروع فعالیت مدیران جدید وجود دارد. البته همه چیز فقط به همین یک فیلم و اظهارنظرها ختم نشد و آنطور که مشخص شده، تمام فیلمهای دارای پروانهی نمایش و در نوبت اکران بار دیگر بازبینی شده و میشوند و حتی در مواردی توسط شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (محمدمهدی اسماعیلی) دیده شدهاند.
در همین راستا فیلم «چپ راست» به تهیهکنندگی منوچهر محمدی از چند روز مانده به اکران با اصلاحیههای جدیدی روبرو شد که در نهایت کار به اعتراض تند محمدی به وزیر کشید و هنوز هم مشخص نیست سرانجام این فیلم چه خواهد شد.
در کنار ماجراهای اکران، به شورای پروانه ساخت هم باید اشاره کرد که محمدرضا هنرمند از ادامه همکاری در آنجا انصراف داد و اگرچه تاکید کرده از ابتدا قرار بوده برای مدتی کوتاه در این شورا حضور داشته باشد تا جایگزینش از سوی کانون کارگردانان خانه سینما معرفی شود، اما در میان همکارانش انگیزهی قویتر این انصراف اجازهی ساخت یک فیلم با هماهنگی وزیر - پیش از طی شدن مراحل در شورای پروانه ساخت - عنوان میشود. این مسئله مورد انتقاد خود هنرمند نیز بود و او در گفتوگویی با ایسنا آن را بر خلاف شئونات مقام وزارت، نکوهیده و بیاحترامی به جایگاه قانونی شورای پروانه ساخت دانست. با این حال با وجود تایید کنارهگیری این کارگردان از شورای پروانه ساخت، هنوز مشخص نیست که آیا کانون نماینده ای به شورای پروانه ساخت معرفی خواهد کرد؟
گذشته از تمام اینها، اشاره به دو نکته که برایندی از گلهمندیهای سینماگران در گفتوگوهای رسمی و غیررسمی است، جای تأمل و توجه دارد؛ نخست آنکه معمولا با روی کار آمدن دولت و مدیران جدید، یکی از پیگیریهای خبری باز شدن قفل صندوق فیلمهای توقیفی است و این امید وجود دارد که فیلمهای معطل مانده در مرحلهی صدور پروانهی نمایش با نگاهی بازتر دیده و بررسی شوند، ولی در شرایط فعلی به نظر میرسد بسیاری از سینماگرها نگران بیشتر شدن خط قرمزها هستند. در این باره چهلمین جشنواره فجر که آخرین دورهی برگزاری آن در سطح ملی است، میزان خوبی برای ارزیابی تصمیمهای مدیران جدید سینما است.
نکتهی دیگر آنکه در طول سالهای گذشته حضور پررنگ مدیرانی از صدا و سیما در بخشهای مختلف سینما و جشنوارههایش مورد انتقاد سینماگران بوده و حتی یک بار مهدی کریمی، تهیهکننده فیلم «آژانس شیشهای» در مصاحبهای با ایسنا گفت: خدا نیامرزد آن کسی را که برخی کارمندان تلویزیون را به سینما آورد و مدیر کرد، چون لطمهای که وزارت ارشاد از این بابت خورد، بهخاطر اندیشه محافظهکارانه و کارمندی آنها بود که داخل حوزه سینما پررنگ شد. و حالا در دههی چهارم انقلاب یعنی همین دورهای که برخی معتقدند قدرت وزارت ارشاد به اندازه یکی از ادارههای صدا و سیما شده، باز هم افرادی تازه از صدا و سیما برای سینما منصوب شدهاند. این در حالی است که در مقابل نفوذ روزافزون مدیران تلویزیون به سینما، در آن سو اتفاقی ویژه و سودبخش برای سینما رخ نمیدهد و حتی با وجود تاکید وزیر ارشاد و رییس سازمان سینمایی بر بازپسگیری اختیار صدور مجوز برای آثار شبکهی نمایش خانگی هنوز اتفاقی نیفتاده و ممیزیهای سازمان زیرمجموعهی صدا و سیما و شیوه مدیریت آن، صدای اعتراض خیلی از اهالی سینما را که در دوران کرونا از فعالیت در این شبکه ارتزاق میکنند، بلند کرده است.