۰
plusresetminus
کارگردان های نسل جدید و حضور درخشان باتجربه ها
نسل تازه ای از سینماگران که تجربه نسبتا خوبی هم به عنوان فیلمساز دارند، در جشنواره سی و نهم فیلم فجر حضور داشته و تا حدود زیادی هم در جلب نظر مخاطبان موفق عمل کرده اند. حال که در روزهای پایانی جشنواره به سر می بریم نگاهی به حاصل کار پنج کارگردان حاضر در جشنواره که به احتمال بسیار زیاد یکی از آنها سیمرغ بلورین بهترین کارگردان را نصیب خود خواهد کرد، می اندازیم.
هاتف علیمردانی/ستاره بازی
ستاره بازی از آن دسته فیلم هایی است که اجرای مشکلی داشته و علیمردانی در این زمینه موفق نشان داده است. فیلمی با روش روایت غیرخطی و متکی بر شخصیتی که تحت تاثیر مواد مخدر قرار دارد. کارگردان برای خلق فضایی باورپذیر، دوربین خود را به یکی از شهرهای ایالتی سردسیر در آمریکا برده و از این یخ زدگی به بهترین شکل به نفع داستان خود بهره گرفته است. پس از آن ساختار فنی فیلمش را به سمت سینمای مستقل آمریکا برده و از فضای بصری آن الگو گرفته است.


محسن قرایی/بی همه چیز
بی همه چیز به لحاظ کارگردانی یکی از سخت ترین اجراها را داشته و قرایی از این امتحان سخت با سربلندی بیرون آمده است. فصل نخست فیلم که اختصاص به تکاپوی اهالی روستا برای استقبال از لی‌لی دارد، خیره کننده از کار درآمده و نقش قرایی و دکوپاژ فوق العاده اش در این درخشش بیش از سایر عناصر فیلم است. سکانس حضور شبانه امیرخان و خانواده اش در ایستگاه راه آهن که تماشاگر را به یاد سینمای کلاسیک انداخته و غنای تصویری فوق العاده ای به فیلم بخشیده است.
.
♦️حسین دارابی/مصلحت
در بین فیلم اولی هایی که در جشنواره امسال حضور داشته اند، حسین دارابی موفق تر نشان داده و توانسته یک تریلر سیاسی سرشار از تعلیق را به سرانجام برساند. زمان وقوع داستان، انتهای دهه پنجاه و ابتدای دهه شصت، فضای خوبی را در اختیار کارگردان برای غنی تر کردن بافت تصویری آن قرار داده و باورپذیری مناسبی را از این طریق به فیلم تزریق کرده، او در انتخاب بازیگران مصلحت هم موفق عمل کرده و تیم منسجمی را گردهم آورده و آگاهانه از رفتن به سمت بازیگران سرشناس پرهیز کرده که بسیار به نفع فیلم شده است.
.
♦️نرگس آبیار/ابلق
آبیار که در فیلم قبلی اش نشان داده که می تواند برای کارگردانی فیلم های سرشار از تنش گزینه مناسبی باشد، در ابلق سراغ قصه ای پرتنش و پر از شخصیت های مختلف رفته و تسلط خوبی در اجرا نشان داده است. برای مثال به سکانس درگیری فیروزه و نامادری اش که با حضور تعداد زیادی از اهل محل همراه می شود و شیوه دکوپاژ آن نگاه کنید. کارگردان های نسل جدید و حضور درخشان باتجربه ها
.
نسل تازه ای از سینماگران که تجربه نسبتا خوبی هم به عنوان فیلمساز دارند، در جشنواره سی و نهم فیلم فجر حضور داشته و تا حدود زیادی هم در جلب نظر مخاطبان موفق عمل کرده اند. حال که در روزهای پایانی جشنواره به سر می بریم نگاهی به حاصل کار پنج کارگردان حاضر در جشنواره که به احتمال بسیار زیاد یکی از آنها سیمرغ بلورین بهترین کارگردان را نصیب خود خواهد کرد، می اندازیم.

♦️هاتف علیمردانی/ستاره بازی
ستاره بازی از آن دسته فیلم هایی است که اجرای مشکلی داشته و علیمردانی در این زمینه موفق نشان داده است. فیلمی با روش روایت غیرخطی و متکی بر شخصیتی که تحت تاثیر مواد مخدر قرار دارد. کارگردان برای خلق فضایی باورپذیر، دوربین خود را به یکی از شهرهای ایالتی سردسیر در آمریکا برده و از این یخ زدگی به بهترین شکل به نفع داستان خود بهره گرفته است. پس از آن ساختار فنی فیلمش را به سمت سینمای مستقل آمریکا برده و از فضای بصری آن الگو گرفته است.

.♦️محسن قرایی/بی همه چیز
بی همه چیز به لحاظ کارگردانی یکی از سخت ترین اجراها را داشته و قرایی از این امتحان سخت با سربلندی بیرون آمده است. فصل نخست فیلم که اختصاص به تکاپوی اهالی روستا برای استقبال از لی‌لی دارد، خیره کننده از کار درآمده و نقش قرایی و دکوپاژ فوق العاده اش در این درخشش بیش از سایر عناصر فیلم است. سکانس حضور شبانه امیرخان و خانواده اش در ایستگاه راه آهن که تماشاگر را به یاد سینمای کلاسیک انداخته و غنای تصویری فوق العاده ای به فیلم بخشیده است.

♦️حسین دارابی/مصلحت
در بین فیلم اولی هایی که در جشنواره امسال حضور داشته اند، حسین دارابی موفق تر نشان داده و توانسته یک تریلر سیاسی سرشار از تعلیق را به سرانجام برساند. زمان وقوع داستان، انتهای دهه پنجاه و ابتدای دهه شصت، فضای خوبی را در اختیار کارگردان برای غنی تر کردن بافت تصویری آن قرار داده و باورپذیری مناسبی را از این طریق به فیلم تزریق کرده، او در انتخاب بازیگران مصلحت هم موفق عمل کرده و تیم منسجمی را گردهم آورده و آگاهانه از رفتن به سمت بازیگران سرشناس پرهیز کرده که بسیار به نفع فیلم شده است.

♦️نرگس آبیار/ابلق
آبیار که در فیلم قبلی اش نشان داده که می تواند برای کارگردانی فیلم های سرشار از تنش گزینه مناسبی باشد، در ابلق سراغ قصه ای پرتنش و پر از شخصیت های مختلف رفته و تسلط خوبی در اجرا نشان داده است. برای مثال به سکانس درگیری فیروزه و نامادری اش که با حضور تعداد زیادی از اهل محل همراه می شود و شیوه دکوپاژ آن نگاه کنید.
  https://cinemaideal.ir/vdcgrn9q4ak9u.pra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما