نشست خبری فیلم سینمایی «مامان» ساخته آرش انیسی عصر امروز ۱۷ بهمن ماه در برج میلاد محل برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
آرش انیسی کارگردان در ابتدای این نشست درباره انگیزه خود برای ساخت این فیلم سینمایی گفت: من همیشه فیلمنامه مینوشتم و به دنبال ساخته شدنش میرفتم و بعد از یک سال دوندگی نمیشد. سراغ بعدیها میرفتم. یک جا به این نتیجه رسیدم که باید یکی از این فیلمنامهها را تا ته بروم. بعد از مدتی حس کردم من مدیون فیلمنامه «مامان» هستم و به همین دلیل فیلم ساخته شد.
مجید برزگر تهیهکننده فیلم هم درباره همکاری با آرش انیسی گفت: روزهای زیادی از وقتی که قرار بود «مامان» ساخته شود گذشته است آنچه برای ما مهم بود فیلمنامه جذاب و شخصیت پردازی درست این اثر بود. اواخر سال پیش ساخت فیلم جدی شد و خرداد ماه فیلمبرداری را شروع کردیم.
شخصیت مامان همزمان مقتدر و مهربان است
رویا افشار بازیگر نقش اصلی فیلم هم درباره نقش خود بیان کرد: شخصیت مامان در این فیلم، شخصیت بسیار مقتدری دارد و در عین حال مهربان است، چون یک مادر است و همه مادرها مهربان هستند، اگر هم کسی خوشش نمیآید اقلاً خانواده میدانند او مهربان است.
امیر نوروزی بازیگر فیلم درباره نقش خود اظهار کرد: فریدون از آن دست آدمهایی است که چهل سال هر چه میخواسته نشده و یکباره میخواهد چیزی بخواهد و بشود اصلاً زندگی همینطور است او نسبت به موقعیت رفتاری انجام میدهد.
عرفان ابراهیمی دیگر بازیگر فیلم هم عنوان کرد: احمد راوی فیلم است با کارگردان گپ و گفت زیادی داشتیم نطقه نظرات مشترک زیادی داشتیم و فیلمنامه فراز و فرود زیادی داشت که میتوانستم با روحم بپذیرم.
امیر شمس بازیگر ادامه داد: من دو سه سال پیش فیلمنامه را خوانده بودم و قرار بود نقش را بازی کنم ولی به دلایلی نشد و وقتی بعد از مدتی آرش دوباره زنگ زد خیلی خوشحال شدم او را سالهاست میشناسم، این فیلم برایم چالش بزرگی بود ولی خوشحالم در آن بودم.
فرید طهماسبی مدیر فیلمبرداری بیان کرد: آقای برزگر من را وارد مسیر جدیدی در سینما کرد. وقتی وارد فیلم بلند شدم دیدم اینکه سی و شش روز پشت هم باید سرکار بروی و کار را مدیریت کنی خیلی کار سختی است. این یک تجربه جدید برای من بود و از نتیجه آن راضی هستم و این کار را مدیون اساتید دانشگاه هستم که سر کلاس چیزهای زیادی از آنها یاد گرفتم اما در جریان فیلمبرداری «مامان» متوجه فشارها شدم و مشورتهایی میگرفتم اکثر صحنههای این فیلم در شرایط کرونا داخلی بود، ولی چون من و آرش خیلی با هم صحبت کرده بودیم، به نتیجه خوبی رسیدیم.
میلاد موحدی آهنگساز اظهار کرد: ما با کارگردان جوان و بسیار شریفی کار کردیم که همه تجربیات سینمایی را داشت و تنها موسیقی کار نکرده بود اول کار چالشهایی داشتیم نگاه من در این کار یک نگاه عقل کلی بود که میتواند جامعه را به تصویر بکشد اما آرش میخواست بیان احساس صحنهها را داشتیم تا یک ناظر کلی باشد. با هم بالا و پایین زیادی داشتیم نگاه آرش به موسیقی خیلی درست بود. درست است که او زبان موسیقی نمیدانست ولی خواستههای خود را راحت عنوان میکرد.
همه مشکلات پیش میآید تا فیلم اول ساخته نشود!
پوریا اخوان طراح صحنه بیان کرد: این کار اول من بود انگار همه مشکلات به وجود میآید تا فیلم اولت را نسازی اما در کنار آرش بودیم تا این فیلم ساخته شود. فیلم، فیلم کاراکتر است و وقتی با فیلم همراه میشویم صحنه به چشم نمیآید و من از این نتیجه راضی هستم.
زهره علی اکبری صداگذار اثر اظهار کرد: آرش خیلی سختگیر بود ولی کار با او لذتبخش بود. اصولاً کار خلوت را بیشتر میپسندم.
سپس رویا افشار درباره ایفای نقش مادر در سه فیلم اخیر خود و شباهت و فاصله آنها با هم توضیح داد: فاصله گذاری در نقشها وقتی سناریو را میخوانم انجام میدهم اگر فکر کنیم ممکن است تکراری از چیزهای پیشین باشد سعی میکنم از بازی پرهیز کنم، اما همه نقشهایم را دوست دارم چون برایشان زحمت کشیدم.
وی ادامه داد: مفتخرم که بخش زیادی از این زحمات در کنار آقای برزگر بوده و حضورش به من میگوید کار ارزش دارد. واقعیت این است که همه نقشهایم را دوست دارم گاهی برخی سناریوها را میخوانم و حسرت میخورم که کاش من هم همکاری میکردم ولی نقشهای خودم از آثارم دارای ویژگیهای فوقالعادهای هستند. هر سه نقش اخیرم سه کارگردان فوقالعاده در کنارم بودند که حضورشان تاثیر زیادی داشته است اما در دو کار اخیر مدیون مجید برزگر هستم.
انیسی درباره سهم برزگر در ساخت فیلم بیان کرد: اگر آقای برزگر نبود این فیلم اصلاً ساخته نمیشد اینکه چه نقشی داشتند مطمئناً او بر اساس نگاه و سلیقه خود فیلمنامه را انتخاب میکند. او عهد کرده که به فیلمسازان کمک کند جاهایی من میبریدم ولی او تسلیم نمیشد. همین شباهتهاست که باعث شده فیلمنامه را انتخاب کند اما در پس تولید با هم چلنج داشتیم.
برزگر: عقایدم را وارد فیلمنامه نمیکنم
برزگر هم درباره نقش خود در ساخت این فیلم توضیح داد: من نقشی در فیلمنامه نداشتم فقط انتخاب و تحسین کردم اینکه بخواهم عقایدی را وارد فیلمنامه کنم شوخی است و سطح خودم را در سینما اینقدر پایین نمیآورم. معلوم است که نگاه آرش را دوست داشتم من در فیلمها حتی سر صحنه هم نمیروم چون مایلم در کارها به بچهها اعتماد کنم.
وی ضمن تشکر از مرکز گسترش برای ساخت فیلم، بیان کرد: آنچه که امروز دیدیم نشان داد که فیلم نفس و ریتم دارد و حالش خوب است یک گنجینه در اختیار من بود و من مدام مدیون آنها هستم که بازیگران بودند در شکل منصفانه حتماً فیلمهایی شبیه به «مامان» تماشاگر خود را دارند میدانم تماشاگری که فیلم خاص نگاه میکند در ایران زیاد است. روشن است که تعریف مخاطب با فیلم در اینجا فرق کرده است امیدوارم در شمایل جدید مثل اکران آنلاین بتوانیم از این امکان استفاده کنیم.
انیسی مطرح کرد: آن اوایل پروانه نگرفتیم چون شورا گفت ساختار ویدویی دارد و بهتر است پروانه ویدیویی داشته باشد اما ما دوندگی کردیم و بالاخره پروانه گرفتیم. مدیون تک تک بچههایی هستم که در این فیلم بودند.
انیسی اظهار کرد: من فکر نمیکنم مامان خودکشی کرده باشد ما تنها یک اتوبوس آتش گرفته را میبینم مامان یکی از شخصیتهای این جامعه است در این اثر میبینم که شوکی به او وارد شده، یک زمین دارد و این زمین تنها نقطه امیدی است تا به خوشبختی که مدنظرش است برسد. مامان نمیخواهد جلوی فرزندانش بایستد بلکه میخواهد آنها را خوشبخت کند.
انیسی توضیح داد: روایتی که اینجا مطرح میشود بر اساس دنیای کاراکترهاست ساخته شدن «مامان» ضروری بود ما ناگزیر از قضاوت هم هستیم چنین این فیلمهایی کمک میکنند تا با شناخت بیشتری این قضاوت را انجام بدهیم تا شاید این کار هزینه قضاوت را کمتر کند.
برزگر درباره اینکه باید به عنوان کارگردان او را شناخت یا تهیهکننده گفت: ترجیح میدهم فیلم بسازم و کارگردانی کنم ولی این روزها فیلمهایی تهیه میکنم که کمتر تهیهکنندهای حاضر به ساختشان است.
مهدی مطهر مدیر تولید فیلم سینمایی «منصور» تاکید کرد خانواده شهید ستاری هنوز این فیلم را ندیدهاند و دست کارگردان برای پرداختن به این قهرمان ملی کاملا باز بوده است.
نشست خبری فیلم سینمایی «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی از آثار حاضر در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد محل برگزاری این رویداد شامگاه ۱۷ بهمن ماه برگزار شد.
سیاوش سرمدی در ابتدای این نشست درباره روند ساخت این فیلم گفت: این فیلم ابتدا یک فیلم مستند بود که درباره شهید ستاری هم نبود قهرمان فیلم هم مهندس ثنایی بود. ولی منابع تصویری نداشتیم. برای من جالب بود که اینها سال ۶۵ توانسته بودند یک f5 را کپی کنند. دوست داشتم این فیلم را بسازم. در مرحله بعد میخواستم یک داکیودرام بسازم و در مرحله بعد تصمیم گرفتم فیلم سینمایی بسازم. در مرحله بعد هم باز شهید ستاری قهرمان قصه نبود و روند هواپیماسازی مسأله بود. ولی من شهید ستاری را قهرمان کردم تا فیلم به روز شود و نقطه نگاه قصه عوض شد. ما از کارگاه بیرون آمدیم مسایل را به تصویر کشیدیم.
محسن قصابیان بازیگر نقش شهید ستاری درباره نزدیک شدن به این نقش بیان کرد: وقتی در قالب یک قهرمان فیلم میسازید، بازی در آن هم پیچیدگی خود را دارد. چون قهرمانان معاصر به گونهای هستند که با مخاطب نزدیکی دارند.
وی افزود: در ابتدا حس کردم کار سختی است در نود درصد سکانسها آقای ستاری حضور داشت و کار را سخت میکرد. من رفتم و منزل پدری شهید ستاری را دیدم و فضا برایم ملموستر شد بعدها هم توانستم به بستگان او نزدیک شوم. من خودم در رفتار شخصی خودم وقتی فکر کنم یک کار درست است، آنرا انجام میدهم ولی گاهی شک میکنم. در اینجا هم قضیه سنگین بود. حتی تصمیمات شخصی خانوادگی من را هم تحت تاثیر قرار میداد.
لیندا کیانی بازیگر نقش همسر شهید ستاری هم بیان کرد: اتفاقات اخیر را تسلیت میگویم که همه ما را رنجانده است. من عضو کوچکی از این فیلم بودم با راهنماییهای آقای سرمدی تصمیم گرفتیم شخصیت زن ستاری را متفاوت بازی کنیم تا زن شهید کلیشه شده را حذف کنیم تلاش کردیم یک زن معمولی باشد نه آن کلیشهای که تا حالا دیدهایم.
علیرضا زمانی نسب دیگر بازیگر این اثر گفت: ما بیست سال تلاش کردیم بازی کنیم یک بار بازی نکردیم بیشتر دیده شد. این سبکی که آقای سرمدی از من خواست مشکل تر بود قبلاً وقتی میخواستم نقشی را بازی کنم مطالعه میکردم در اینجا فقط میخواستیم دوستی بین ستاری و غلامپور باشد که اتفاق افتاد.
جواد هاشمی دیگر بازیگر فیلم هم عنوان کرد: زمانی که در معرض فیلمبرداری قرار گرفتم سادگی و نزدیک بودن به اسناد این شخصیت برایم جذاب بود و فکر میکردم وارد یک پروژه سینمایی معمول میشوم ولی این سادگی یک جذابیت ایجاد کرده بود. شاید برخی از اهالی فن بگویند نگاه ویژه مستندی به این فیلم شده ولی این نگاه نه تنها ضربه نزده بلکه کمک کرده است. شخصیتی که بازی کرده بودم استناد تاریخی داشت، نقش من هم خیلی جذاب بود و دوست داشتم.
مجید گرجیان مدیر فیلمبرداری این اثر هم بیان کرد: ما این فیلم را با دو دوربین فیلمبرداری کردهایم. فیلم کلاً روی دست فیلمبرداری شده است. ما نمیخواستیم کار لزوماً مستندگونه شود ولی در نهایت سلیقهای که برای به تصویر کشیدن لحاظ شده بود این گونه بود شاید به خاطر اینکه با موضوع روانتر برخورد شود این سلیقه اعمال شد.
برادران مدیر جلوههای ویژه رایانهای فیلم هم اظهار کرد: بخش زیادی از هواپیماهایی که میبینید جلوههای ویژه است. حجم زیادی شبیهسازی سه بعدی در فیلم داشتیم و سه ماهی از ما انرژی گرفت. متاسفانه سال ۶۵ که این هواپیما را میسازند عکسی از آن تهیه نمیکنند. تنها دو تصویر از این اتفاق بزرگ وجود داشت که همانها رفرنس ما شد. هر کجا که آخر قصه هواپیمای آذرخش را میبینید که سه رنگ است، آن تصاویر سه بعدی و به صورت رایانهای طراحی شده است.
بابک کریمی طاری طراح صحنه بیان کرد: کار طراح صحنه فقط تغییر تصاویر به شکل آن روزها نیست بلکه بخشی از کار فضاسازی هنری مهم است که به ساختار فیلم کمک کند.
مهدی مطهر مدیر تولید پروژه اظهار کرد: سرمایه گذار فیلم اوج است و اتفاق خوبی است که اوج سرمایه گذار فیلمی برای یک قهرمان منتسب به ارتش شده است.
وی افزود: پروژه در بدترین حالت تولید شد، اتفاقات گران شدن بنزین، شهادت یکی از خلبانان و شهادت سردار سلیمانی از آن اتفاقات بود که کار ما را سختتر کرد. ارتش هم خیلی کنارمان بود و کلیشه زدایی شد. فیلم بیشتر از اینکه درباره یک جنگنده باشد درباره یک قهرمان ملی است.
سرمدی درباره فضای مستند فیلم گفت: تجربه مستندسازی به من کمک کردم تا فضای مستندی در روایت داشته باشیم. نخواستم مخاطب را احساساتی کنم. فیلم خیلی پر کات است. اما اکشنهای ما در لانگ شات است چون نمیخواستم مخاطب را احساساتی کنم. درباره شخصیت شهید ستاری میخواستم انسانی کنشمند خلاق کنم که همیشه هم موفق نمیشود. گاهی شکست میخورد. او گاهی فحش میدهد و اصلاً شبیه شهیدانی که تا امروز در سینما خلق شده نیست، من تلاش نکردم مخاطب را احساساتی کنم و از عناصری مثل موسیقی و دیالوگهای شعاری استفاده کنم، میخواستم شخصیت باورپذیر باشد. کار ما یک کار گروهی بود. آقای کیومرث مرادی تا نیمه فیلم بازیگردان بود و نقش مهمی داشت. بازیگران ما بزرگان تئاتر بود و این نقطه مقابل کار ما بود چون میخواستیم کار به زندگی شبیه باشد. همه دست به دست دادند تا از شدید بودن بازی بکاهند و به زندگی واقعی شبیه باشند.
گرجیان توضیح داد: در فیلمبرداری این فیلم شاید نورپردازی دیده نشود تمام تلاشمان هم این بود که فضای فیلمبرداری به سمتی برود که فیلمبرداری دیده نشود.
قصابیان درباره واکنش خانواده شهید ستاری به فیلم گفت: من فیلم را با خانواده آقای ستاری ندیدهام اما پسر او دو بار به صحنه آمد و ارتباط خوبی داشتیم. من باید شاکر باشم که یک گروه حرفهای داشتیم بازیگر به تنهایی نمیتواند کاری کند. این محیط آرامی که به وجود میآید از سوی کسانی است که هر کدام کار خود را بلدند.
مهدی مطهر در این زمینه بیان کرد: تا حالا هم خانواده ستاری فیلم را ندیدهاند. پسر شهید هم گفته من اعتماد کردهام. ما امروز درگیر مستندهایی هستیم که خانواده کاراکترها گاهی نمیگذارند کارمان را کنیم اما این منش خانواده ستاری خوب بود و ای کاش الگو شود.
سرمدی بیان کرد: کار من تمام شده و برنامهای برای تبدیل کردن فیلم به سریال نداریم.
وی گفت: سال گذشته یکی از تدوینگران برجسته سینما فیلم را تدوین کرد که خیلی فیلم بدی شد و به تصور من نزدیک نشد اما اتفاقات کرونا باعث شد خودم تدوین کنم با اینکه سرمایهگذاران در واقعیت خیلی به من اعتماد نداشتند اما اجازه تدوین را به من دادند حالا هم این نسخه قابل مقایسه با آن نسخه نیست ولی حس نمیکنم فیلم بلند باشد.
سرمدی در ادامه گفت: کار من مستندسازی و تحقیق است ولی هفتاد درصد اتفاقات این فیلم تخیلی است یا تغییر کرده است مثلاً در سیستم ارتش کسی که کمترین درجهای را میگیرد اجازه نمیدهند خانهای در خارج از پایگاه داشته باشد.
وی درباره نقش علیرضا داوودنژاد بعنوان مشاور کارگردان هم گفت: آقای داوود نژاد سالها استاد من بوده است قبل از فیلمبرداری دو سه جلسه داشتیم که فوت کوزه گری را به من یاد داد.
مطهر بیان کرد: جای فیلمهای اینچنینی در جشنواره است اما خیلیها جرات و فرصت ساخت چنین فیلمهایی را ندارند. این قصه با هویت و صیانت مردم ارتباط دارد من دو سه فیلمی که دیدم تنها به اعشاری از مردم ارتباط داشت.