تاریخ معاصر ایران به ویژه وقایع و حوادث صد سال اخیر، منبعی فوق العاده برای نگارش فیلمنامه در ژانرهای مختلف به حساب می آید، کاری که به ندرت صورت گرفته و اغلب به سریال تلویزیونی بدل شده که همان ها هم فوق العاده از آب درنیامده اند!
.
برای نمونه می توان به سریال «در چشم باد» ساخته مسعود جعفری جوزانی اشاره کرد که بخش مهمی از آن در ماه های اشغال ایران توسط قوای متفقین در شهریور ۱۳۲۰ می گذرد، برهه ای حساس و تاثیرگذار از تاریخ کشورمان که طی آن قوای متفقین از مرزهای مختلف وارد کشورمان شدند. بخش مهمی از نرفتن فیلمنامه نویس ها و کارگردانان به سمت موضوعاتی از این دست به هزینه تولید بسیار بالا چه در زمان فیلمبرداری و چه در مراحل پس از تولید باز می گردد.
این روزها، سریال «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان در حال پخش از پلتفرم نماوا است و در همین قسمتهای نخست توانسته مخاطبان زیادی پیدا کند. سریالی که قصه پرفراز و فرود خود را از نخستین روز شهریور ۱۳۲۰ آغاز میکند؛ خاتون بختیاری، شیرزاد ملک و مادرش، نقطه عطف اول را با ورود روس ها به انزلی و رشت رقم میزنند. جایی که لایه های بیشتری به شیرزاد به عنوان یک ارتشی وفادار به مردم، بخشیده شده و قهرمان باورپذیری را خلق می کند. در مقابل، مانور زیادی نیز روی خاتون داده و او را به عنوان یک زن روشنفکر مطرح می کند. آن هم به شکلی تقریبا کنترل شده که البته گاه رنگ و بویی از اقتدار نیز به خود میگیرد.
مقتدر بودن را می توان ویژگی کلیدی «خاتون» به حساب آورد که هر چه قصه پیشتر می رود، گسترش بیشتری پیدا کرده و شمایل خاصی به وی می بخشد. کشمکش های میان او و مادر شیرزاد نقش مهمی در ایجاد این اقتدار در خاتون و به باور نشاندن آن نزد مخاطب دارد.
در سریال هایی از این جنس که قصه اش دربازه های زمانی مختلف گذشته و تماشاگر باید سرنوشت قهرمان های آن را در گذر زمان دنبال کند، نیاز به بازیگرانی متناسب با نقش ها دارد. اتفاقی که به خوبی در «خاتون» رخ داده و بازیگران نقش های اصلی (اشکان خطیبی و نگار جواهریان) تا حدود زیادی در قواره نقش نشسته اند. شخصیت هایی کنشمند که می توان با آنها در دل روزهای پرآشوب اشغال ایران همراه شده و سرنوشتشان را پیگیری کرد.
سریال «خاتون» با وجود آن که در نمایش سکانس های جنگی که نیاز به پروداکشن قوی داشته، موفق نبوده اما به نظر قصه پرپیچ و خم و جذابی دارد که می تواند در قسمت های بعدی به خوبی تماشاگرانش را تا آخر با خود همراه کند.